کاهش سرعت (حرکت آهسته)
2: کاهش سرعت (حرکت آهسته)
بهجز افزایش سرعت در زندگی، چیزهای بیشتری یرای زندگی کردن وجود دارد.
دنیایی که بیشتر ما در آن زندگی میکنیم گیجکننده، سریع، افسارگسیخته و شتابزده است. دیگر اینکه، بیشتر ما بصورتی شرطی شدهایم که فکر کنیم این راه و روش زندگی همینگونه که هست باید باشد.
ما بر این باوریم زندگی باید با سرعت فوقالعاده خطرناکی ادامه یابد. ما زندگیمان را درون ماشینها در معرض ریسک قرار میدهیم و سرعت مجاز را برای اینکه با عجله و شتاب از یک مکان به مکانی دیگر نقل مکان کنیم زیر پا میگذاریم. ما کارها را یکی پس از دیگری انجام داده، چندوظیفهای و تعویض بین وظایف مختلف را به سرعت پلک زدن انجام میدهیم.
همه چیز را بنام بهرهوری، بیشتر داشتن و به ظاهر مشغول بودن به خودمان و دیگران انجام میدهیم.
اما زندگی مجبور نیست به این منوال باشد. در واقع، من دلیل میآورم که این روش معکوس و غیرسازنده است.
اگر هدفمان خلق کردن، تولید چیزهای شگفت انگیز و ترجیح دادن کیفیت به کمیت باشد آنگاه عجله، کاراترین و موثرترین روش کار کردن نیست. کاهش سرعت و تمرکز کردن همیشه موثرتر و ثمربخشتر است.
عجله کردن ایجاد خطا و لغزش میکند. جابجایی سریع از یک چیز به چیز دیگر، از آنجایی که توجه ما به اندازه کافی بر روی یک چیز نمیماند که موجب تفکر و اندیشه یا خلق هر چیز با ارزشی شود، موجب حواس-پرتی میشود. عجله کردن بیش از اندازه موجب اختلال و پارازیت میشود که بتوان به ذهنی آرام دست یافت که برای خلاقیت واقعی و تفکر ژرف و عمیق مورد نیاز است.
بنابراین، حرکت تند و سریع موجب انجام کارهای بیشتری خواهد شد. اما موجب انجام کارهای صحیح و درست نخواهد شد.
فواید کاهش سرعت
دلایل زیادی برای کند بودن و کاهش سرعت وجود دارد، اما من تعداد کمی از آنها را بعنوان ایدهای که چرا اینقدر مهم است لیست میکنم:
1- تمرکز بهتر: وقتی شما با سرعت کم حرکت میکنید میتوانید بهتر تمرکز کنید. اگر با سرعت بالا حرکت کنید تمرکز کردن سخت میشود.
2- تمرکر عمیقتر: عجله موجب سطحینگری میشود زیرا شما هرگز وقت حفاری زیر سطح را ندارید. سرعتتان را کم کنید و به داخل آبهای عمیقتر شیرجه بزنید.
3- درک بهتر: زمانی که وقتی برای کند بودن در نظر میگیرید و واقعاً توجه میکنید میتوانید چیزهایی که دارید، چیزهایی که در حال انجام آن هستید و با چه کسانی هستید را واقعاً درک کنید.
4- لذت بردن: وقتی شما چیزها را درک کنید بیشتر از آنها لذت میبرید. کاهش سرعت اجازه میدهد از زندگی تا حد کمال لذت ببرید
5- استرس و تنش کمتر: عجله، تشویش، اضطراب و سطوح بالای استرس را تولید میکند. کاهش سرعت آرامش، راحتی و ملایمت را بهمراه دارد.
تغییر طرز تفکر
مهمترین گام درک و تفهیم این موضوع است که در عوض عجله داشتن و شتابزده بودن و سعی در یادگیری سریع و بیش از اندازه در هر روز، وقتی شما آهستهتر حرکت میکنید و با آرامش بیشتری گام بر میدارید، زندگی بهتر میشود. بیشترین استفاده را از هر دقیقه بکنید.
آیا وقتی شما کتاب را با سرعت مطالعه میکنید بهتر است یا وقتی شما زمان را در حین مطالعه آن گم میکنید؟
آیا وقتی شما آهنگ را سرسری و خلاصهوار گوش میدهید بهتر است یا وقتی شما وقت میگذارید و واقعاً به آن گوش میدهید؟
آیا وقتی غذا را از گلویتان به داخل میچپانید بهتر است یا وقتی شما ذره ذره آن را مزه میکنید و واقعاً طعم آن را درک میکنید؟
آیا وقتی شما سعی میکنید 10 کار را همزمان و با هم انجام دهید بهتر کار میکنید یا وقتی خود را واقعاً وقف یک کار مهم میکنید؟
آیا وقتی وقتتان را با دوست یا معشوق خودتان سپری میکنید بهتر است یا وقتی که شما ملاقات عجولانهای که با ایمیلها و پیامکها دچار وقفه میشود داشته باشید یا وقتی که شما میتوانید آرام بوده و واقعاً بر روی شخص موردنظر تمرکز کنید؟
در کل، زندگی وقتی که آهستهتر حرکت میکنید، آن را مزه میکنید و هر دقیقه آن را درک میکنید بهتر است. این سادهترین دلیل برای کاهش سرعت و آهستهتر حرکت کردن است.
و بنابراین، شما نیازمند خواهید یود طرز تفکرتان را تغییر دهید (البته در صورتیکه تاکنون با طرز تفکر عجولانه بودن مانده باشید). برای انجام اینکار، این پذیرش و تصدیق ساده را درست کنید که زندگی وقتی بهتر است که چشیده و فهمیده شود و کار با تمرکز بهتر میشود. سپس این تعهد و التزام را ایجاد کنید که برای سعی کردن در مورد انجامان، چندین گام زیر را انجام دهید.
ولی من نمیتوام تغییر کنم!
از جمله چیزهایی وجود خواهد داشت که شمایی که این امر رو پذیرفتید که وقتی که آهستهتر هستید خوب است، نمیتوانید آن را انجام دهید… کار شما اجازه انجام آن را نمیدهد، یا درآمدتتان را از دست خواهید داد اگر نتوانید پروژههای بیشتری انجام دهید، یا زندگی کردن در شهر آن را خیلی سختتر میکند که آهستهتر باشید.
اگر در یک جزیره گرمسیری در حال زندگی کردن هستید یا از شهر و دیار بیرون هستید یا وقتی که کاری دارید که اجازه کنترل زمانبندیتان را میدهد زندگی بسیار ایدهآل است… اما این برای زندگی شما واقع بینانه نیست.
من مزخرف میگویم.
مسئولیت زندگی خودتان را بپذیرید. اگر کارتان شما را مجبور به عجول بودن میکند، کنترل آن را بدست بگیرید. در چیزهایی که انجام میدهید و چگونگی انجام آنها تغییر دهید. در صورت لزوم برای انجام تغییر روی رئیستان کار کنید. و اگر در صورتی که واقعاً لازم بود در نهایت میتوانید کارتان را تغییر دهید. شما مسئول زندگیتان هستید.
اگر در شهری زندگی میکنید که هر کسی عجول است این را درک کنید که شما مجبور نیستید مثل هر کس دیگری باشید. شما میتوانید متفاوت باشید. شما میتوانید بجای رانندگی عجولانه در ترافیک یکساعته، راه بروید. شما میتوانید ملاقاتهای کمتری داشته باشید. شما میتوانید روی چیزهای کمتر ولی مهمتری کار کنید. شما میتوانید با آیفون با بلک بریتان کمتر باشید و بعضی اوقات قطع باشید. محیط تان زندگی شما را کنترل نمیکند—شما اینکار را انجام میدهید.
من قصد ندارم به شما بگویم چگونه مسئولیت زندگیتان را در دست بگیرید، ولی زمانی که تصمیمتان را گرفتید، با گذشت زمان چگونگی آن پدیدار خواهد شد.
راهنماییهایی برای زندگی با گامهای آهستهتر
من نمیتوانم راهنمایی گام به گام را برای آهستهتر بودن در اختیارتان قرار دهم، اما در اینجا مواردی برای در نظر گرفتن و شاید منطبق شدن وجود دارد اگر برای زندگیتان مؤثر باشد. بعضی از آنها مستلزم انجام تغییرات اساسی هستند اما میتوانند با گذشت زمان انجام شوند.
1- انجام کار کمتر: پروژههایتان، لیست وظایفتان و مقدار کارهایی که بصورت روزانه سعی در انجام آنها را دارید تقلیل دهید. بجای کمیت بر کیفیت تمرکز کنید. دو یا سه مورد از موارد مهم را برگزینید – یا حتی فقط یک مورد مهم – و ابتدا روی این موارد کار کنید. وظایف کوچکتر و روتین را برای بعد نگه دارید اما بخودتان زمان متمرکز شدن را بدهید
2- داشتن ملاقات کمتر: ملاقات (جلسات) معمولاً اتلاف وقت بزرگ محسوب میشوند. و آنها روز و وقت شما را مصرف کرده و شما را مجبور به فشرده کردن مواردی که واقعاً نیازمند آنها هستید در قالب زمانهای کوتاه میکنند و شما را عجول میکنند. سعی کنید بلاکهای زمانی بدون وقفه داشته باشید و بنابراین مجبور نشوید از یک جلسه به جلسه دیگر عجله کنید.
3- تمرین قطع بودن: وقتی شما دستگاهتان و سیستم اطلاع رسانی ایمیلتان و غیره را خاموش میکنید دارای زمان میباشید. وقتی در حال خلق کردن هستید یا وقتی شما صرفاً در حال گذران وقت با کسی هستید با وقتی در حال مطالعه کتاب هستید، یا وقتی در حال پیادهروی هستید و یا هوشیارانه در حال خوردن هستید بدون تماس تلفنی آنها را انجام دهید. حتی میتوانید کل روز را در حالت قطع باشید و صدمهای نبینید. قول میدهم.
4- زمانی برای خود در نظر گرفتن جهت آماده شدن و حضور داشتن: اگر دائماً، عجولانه سر قرار ملاقات یا جاهای دیگری که باید باشید حضور بهم رسانید به این دلیل است که شما زمان کافی در زمانبندیتان برای آماده شدن و طی مسیر در نظر نمیگیرید. زمانبندیتان را با اجازه دادن به انجام اینگونه کارها گسترش دهید. اگر فکر میکنید فقط 10 دقیفه زمان لازم است برای کار آماده شوید، شاید با در نظر گرفتن 30 تا 45 دقیقه، مجبور نباشید با عجله ریشتان را بتراشید یا آرایشتان را درون ماشین انجام دهید. اگر فکر میکنید میتوانید در 10 دقیقه آنجا حاضر باشید شاید با در نظر گرقتن 2 یا 3 برابر این مقدار، بتوانید با فراغ خاطر و آسودگی خیال و حتی زودتر از موعد مقرر در آنجا حضور بهم رسانید.
5- تمرین راحت بودن با نشستن و انجام ندادن هیچ کاری: موردی که متوجه شدهام این است که وقتی مردم مجبور به انتظار هستند، بی حوصله و ناراحت میشوند. آنها خواستار دستگاه موبایلشان یا حداقل مجلهای هستند بخاطر اینکه ایستادن و انتظار هم تلف کردن بیهوده وقت بوده یا چیزی هست که آنها تابحال بدون احساس خود هشیاری انجام ندادهاند. در عوض، فقط سعی کنید آنجا بنشینید به اطراف نگاه کنید و در محیط احاطه کننده غوطه ور شوید. سعی کنید همراستا ایستاده و مردم اطرافتان را تماشا و گوش کنید. این امر محتاج تمرین است ولی بعد از مدتی، آن را با خنده و تبسم انجام خواهید داد.
6- درک کردن اینکه اگر چیزی انجام نشد، مشکلی نیست: همیشه فردایی وجود دارد. و بله من میدانم برای بعضی از شما که تنبلی و به تعویق انداختن کارها و زندگی بدون ضربالاجل سفت و سخت را دوست ندارید این یک وضعیت ناامید کننده میباشد، اما این یک واقعیت است. دنیا احتمالاً پایان نخواهد یافت اگر شما آن وظیفه را امروز انجام ندهید. رئیستان احتمالاً عصبانی میشود اما شرکتتان متلاشی نخواهد شد و زندگی ضرورتاً ادامه خواهد یافت. و مواردی که نیازمند انجام هستند انجام خواهند شد.
7- شروع برای از بین بردن غیر ضروریها: وقتی شما کارهای مهم را با تمرکز و بدون عجله انجام می-دهید، مواردی هست که پس رانده شده و انجام نمیشوند. و شما نیاز دارید از خودتان بپرسید: چگونه این موارد لازم و ضروری هستند؟ چه اتفاقی خواهد افتاد اگر من انجام دادن آنها را متوقف کنم؟ چگونه میتوانم آنها را حذف، محول یا اتوماتیک بکنم؟
8- تمرین آگاهی و توجه: بصورت ساده در زمان حال زندگی کنید بجای اینکه بیش از اندازه در خصوص آینده یا گذشته فکر کنید. وقتی غذا میخورید بصورت تمام و کمال غذا را درک کنید. وقتی همراه کسی هستید کاملاً با او باشید. وقتی در حال پیادهروی هستید محیط احاطه کنندهتان را صرفنظر از اینکه کجا هستید درک کنید.
9- برطرف کردن آهسته تعهدات: ما بصورت غیر معمولی و بیش از حد توانمان مشغولیم که همین، علت بیش از اندازه عجول بودن ما است. منظور من فقط کار—پروژهها و ملاقاتها و مثل اینها نیست. والدین دهها مورد برای انجام دادن برای خود و بچههایشان دارند و همچنین ما فرزندانمان را بیش از توان خودشان مشغول میکنیم. بسیاری از ما دارای زندگیهای اجتماعی شلوغ، یا تعهدات مدنی یا در حال مربیگری یا بازی کردن در تیمهای ورزشی هستیم. ما دارای کلاسها، گروهها و مشغولیات هستیم. اما در تلاش در چپاندن این اندازه از مشغولیات داخل زندگیمان، در حقیقت باعث بدترشدن آنها میشویم. بصورت آهسته تعهدات را برطرف کنید. 4 یا 5 تا از اصلیترینها را برگزینید و بقیه را هرچند خوب و مهم باشند، در حال حاضر نامناسب در نظر بگیرید. بصورت مؤدبانه به مردم اطلاع بدهید با گذشت زمان، وقت پایبند بودن به این تعهدات را ندارید.
سعی کنید این موارد را انجام دهید. زندگی، وقتی که عجول نیستید بهتر است. و با در نظر گرفتن ماهیت و ذات زودگذر و موقت این زندگی، چرا با عجولانه بودن در سرتاسر آن حتی یک لحظه را هم به بیهودگی تلف کنید؟